سیاست اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در قبال جنگ یمن از منظر نو واقعگرایی(2019 – 2015)

بحران یمن یکی از فجایع بزرگ انسانی است که توسط برخی عوامل داخلی و خارجی اتفاق افتاده است. ضعف اقتصادی و مشکلات سیاسی و اجتماعی داخلی همچنین مشکلات زیر ساختی خدمات عمومی همراه با درگیری داخلی در سال 2014، دلیل اصلی مداخلات خارجی در این کشور را به اثبات رسانیده است. به دلیل عملکرد نامناسب سیاسی و بروز بحران های پی در پی داخلی، اعتراضات سراسر یمن را فرا گرفت که در سپتامبر سال 2014 نیروهای حوثی صنعا را تحت تصرف خود گرفتند و عبدربه منصور هادی که به عنوان بخشی از توافق نامه شورای همکاری خلیج فارس در سال 2011 انتقال قدرت از علی عبدالله صالح به وی صورت گرفته بود، از ریاست جمهوری استعفا داد و به عدن رفت و از آن جا به عربستان گریخت. با پیشروی حوثی ها به سمت جنوب یمن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی با استفاده از نظامیان خود و با پشتیبانی نیروهای یمنی مخالف حوثی ها، عملیات طوفان قاطعیت را در مارس 2015 آغاز کردند. در این بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا سیاست های منحصری را در قبال یمن دنبال می کنند. اتحادیه اروپا از زمان آغاز خیزش های مردمی در یمن به دنبال راههای دیپلماتیک و گفتگوهای ملی برای حل بحران ها بوده است. در حالی که ایالات متحده آمریکا بیشتر گرایش به راه حل نظامی داشته و از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی پشتیبانی لجستیکی، اطلاعاتی، فروش تسلیحات نظامی و آموزش نظامی نموده است.